جدول جو
جدول جو

معنی چشم خورده - جستجوی لغت در جدول جو

چشم خورده
چیزی یا کسی که ویرا چشم زخم رسیده باشد
تصویری از چشم خورده
تصویر چشم خورده
فرهنگ لغت هوشیار
چشم خورده
کسی که هدف چشم زخم قرار گرفته، کسی یا چیزی که از چشم بد آسیب دیده، چشم زده، چشم رسیده
تصویری از چشم خورده
تصویر چشم خورده
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چشم خوردن
تصویر چشم خوردن
چشم زخم خوردن هدف چشم بد شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چشم خوردن
تصویر چشم خوردن
هدف چشم زخم واقع شدن، چشم زخم خوردن، از چشم شور آسیب دیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چشم خوردن
تصویر چشم خوردن
((~. خُ دَ))
چشم زخم خوردن، هدف چشم بد شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زخم خورده
تصویر زخم خورده
آنکه جراحت بر وی وارد آمده مجروح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چین خورده
تصویر چین خورده
چین برداشته چروک شده، پست و بلند و ناهموار گردیده (سطح زمین)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زخم خورده
تصویر زخم خورده
زخمی، مجروح، آنکه زخم و جراحت به بدنش وارد شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چین خورده
تصویر چین خورده
چین برداشته، چروک شده، ویژگی هر چیز دارای چین و شکن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نیم خورده
تصویر نیم خورده
خوراکی که از پیش دیگری زیاد آمده باشد، غذای پس مانده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قلم خورده
تصویر قلم خورده
کلک خورده زدوده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیم خورده
تصویر نیم خورده
آنچه از غذا در ظرف باقی بماند: باقی مانده طعام، خاییده شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیم خورده
تصویر نیم خورده
((خُ دِ))
باقی مانده طعام، خاییده شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از چشم کرده
تصویر چشم کرده
چشم زخم رسیده، افسون شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چشم کرده
تصویر چشم کرده
کسی که از چشم بد آسیب دیده، چشم زخم رسیده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چشم خرد
تصویر چشم خرد
چشم عقل و دانش
فرهنگ لغت هوشیار